خود باوری – بسیاری از ما ضرب المثل «خواستن توانستن است» را شنیده ایم. اما آیا فقط خواستن موجب توانستن می شود یا در كنار این هدف باید توانایی، شناخت و عوامل دیگری نیز باشد؟
بدون شك خواستن شاخصه هایی دارد كه هر جوانی در صورت رعایت آن، می تواند به اهداف مورد نظر خود دست یابد. موفقیت در كنكور، پیروزی در عرصه های ورزشی، ازدواج موفق، رسیدن به شغل مناسب و… تنها در سایه خودباوری، اعتماد به نفس و تلاش مجدانه قابل تحقق است و هرگاه «توانستن» موجود شد می توان «بودن» را حس كرد.
● خودباوری
خودباوری را می توان از ابعاد مختلف مورد بررسی قرارداد و با رویكردهای متفاوت تعریف كرد. اما شاید صحیح ترین تعریف از منظر روانشناختی باشد. براین اساس خودباوری عبارت است از: «باور داشتن داشته های روانی و جسمانی خود و استفاده از آن ها در راه بهینه و در جهت شكوفایی استعدادها و توانایی های فردی و اجتماعی.
روانشناسان شناخت گرا نیز دیدگاه جالبی در این خصوص دارند. آن ها معتقدند كه از افكار سالم، احساس سالم متولد می شود و از احساس سالم، رفتارهای سالم نمایان می گردد. بنابراین خودباوری یك مقوله شناختی است و تا زمانی كه نوجوان یا جوان به شناخت منطقی از خود نرسد نمی تواند ادعا كند كه به خودباوری رسیده است.
از سویی نباید فراموش كرد كه خودباوری با خودخواهی و یا خودشیفتگی متفاوت است.
در خودخواهی شاید هیچ باوری به صورت منطقی وجود نداشته باشد. فرد خودخواه فقط خود را می بیند و می خواهد. بنابراین همیشه تنهاست اما انسان خودباور با دیگران است و باورهای او با كمك و همكاری دیگران متجلی می شود.
●ویژگی های انسان خودباور
1:افراد خودباور، اهداف خود را مشخص و از زمان و مكانی كه در آن قرار دارند، خوب استفاده می كنند و آن ها معتقدند كه هم خدای متعال و هم قوانین طبیعت دست به دست هم داده اند تا انسان موفق شود.
2:یك جوان خودباور دارای سعه صدر و صبوری است. آینده را روشن می بیند و در راه رسیدن به هدف از هیچ تلاشی فروگذار نمی كند.
بنابراین در زندگی فردی و اجتماعی، خودباوری تلاشی است كه با یك ایمان قلبی و امیدواری به آینده همراه است. انسان همان چیزی است كه باور دارد و نوع نگرش او به خود و دیگران و چگونگی برخورد با محیط و تفسیر حوادث پیرامونی و نتیجه گرفتن از آن ها میزان خودباوری را نشان می دهد
نوجوانی یکی از مراحل مهم و حساس رشد و تکامل است كه آثار و پیامدهای آن در بلندمدت حفظ و دارای اهمیت خاصی میباشد و نقش مهمی در سلامت روان حتی در بزرگسالی دارد
نوجوانی دوره ای همراه باتغییرها و تحول های بسیار در زمینه های جسمی، جنسی، شناختی، هیجانی، اجتماعی و روانی است كه میتوانند برخودباوری واعتماد به نفس نوجوانان تاثیر داشته باشند.یکی از مشکلات رایج در دوران نوجوانی كمبود یا افت خودباوری است كه میزان آن به عنوان یکی از اختلال های روانشناختی در نوجوانان در حال افزایش است. خودباوری به معنای باور فرد به توانایی های خود برای انجام مناسب و موفقیت آمیز تکالیف و فعالیت هها مختلف می باشد که از طریق کسب تجربه های موفقیت آمیز در حیطه های شناختی، زبانی، اجتماعی و ارتباطی به ویژه در دوران كودكی و نوجوانی و تعامل های اجتماعی با دیگران حاصل میشود
.به طوركلی دو نوع خودباوری خاص و عام وجود دارد و در حالی كه خودباوری خاص به باور به توانایی های خود در یک زمینه ویژه مثل تحصیلی اشاره دارد، خودباوری عام به باور به توانایی های خود در همه زمینه ها به صورت كلی اشاره دارد.
خودباوری دارای سه ویژگی اندازه، توانایی و عمومیت است؛ به طوریكه اندازه به میزان خودباوری، توانایی به میزان توانمندی فرد در انجام وظایف و عمومیت به تعمیم خودباوری به موقعیت ها و فعالیت های مشابه اشاره دارد.توجه به خودباوری به عنوان یکی از نیازهای روانشناختی با پیامدهای مثبتی مانند ارزشمندی، احساس توانمندی، قدرت،كفایت و احساس شایستگی همراه است و بی اعتنایی یا بی توجهی به آن با پیامدهای منفی مانند احساس بی ارزشی، عدم کفایت، ضعف مهارت های زندگی همراه میباشد
خودباوری باعث میشود كه فرد با توجه به وجود موانع و چالش ها از موقعیت نترسد و با اتکاء به توانمندی های خود و در صورت لزوم دریافت كمک از دیگران راهکار مناسب بیایند وبا آن ها فائق آیند .افراد دارای خودباوری بالا از توانایی ها، استعدادها و شایستگی های خود و حتی ضعف ها و محدودیت های خود آگاهی دارند و با این شناخت و آگاهی میتوانند به خوبی با مشکلات وچالش ها به مقابله برخیزند.افراد دارای خودباوری پایین در مقایسه با افراد خودباوری بالا در زندگی بیشتر در موقعیت های اجتماعی با دیگران همرنگ میشوند و به راحتی تحت تاثیر دیگران قرار میگیرند، در مقابل افراد با خودباوری بالا در مقابله و مواجهه با مشکلات و چالش هاكمتر تحت تاثیر دیگران قرار میگیرند و تلاش میكنند تا با تکیه بر توانایی ها و مهارت های خود و در صورت لزوم با كمک از دیگران بر مشکلات و چالش ها فائق آیند خودباوری بالا، واقعی و مناسب به فرد این امکان را میدهد كه دیدگاه مناسبی نسبت به خودداشته باشد، به توانایی های خود در انجام فعالیت ها اعتماد كند و بر زندگی خود احساس كنترل و مدیریت نماید.خودباوری پایین میتواند
مشکلات متعددی از جمله افت تحصیلی، درگیری های اجتماعی،آمادگی برای ابتلاء به انواع اختلال های روانی(مثل اضطراب وافسردگی) دشواری در سازگاری، گرایش به مواد مخدرو اعتیاد وخودکشی را بوجود آورد
.
از نگاه روانشناسی خود, خود هسته شخصیت است و تعدادی از حالت های خود با انواع خودپندارههایی که میتوانند در یک فرد ظهور کنند به سطح تحول خود» بستگی دارد
ازطرف دیگر نوزاد در بدو تولد نمیتواند بین خود و دیگری تمایز قائل شود.آگاهی نوزاد از خود در طی سال دوم زندگی با شناسایی چهرهاش ظهور پیدا میکند. وقتی که کودگ به سن هفتسالگی میرسد «خویشتن» برحسب فعالیت های مطلوب و ویژگیهای جسمی شناخته میشود. در هشتسالگی است که توصیفهای کودک از خودش کمتر جنیه عینی دارد و بیشتر بر جنیههای روانشناختی متمرکز است. او در این سن به تواناییهای خود توجه دارد و غالبا خود را با دیگران مقایسه می کندو بدین ترتیب پایههای اوليه خودباوری در کودک ريخته میشود
به عبارت دیگر خودباوری در اثر عمل متقابل ارگانیسم و محیط به وجود میآید. میتوان گفت که خودباوری به بیان ساده اعتقاد و باور شخص به ویژگی های خودشامل نیازها انگیزهها و نگرشها تواناییها، معلومات و آگاهی هایی است که الگوهای رفشاری وی میشوند
باید توجه داشت که خودباوری با اغلب سازههای دیگر برگرفته از خود (برای مثال خود اتکانی, خود کارآمدی, عزت نفس, خود پنداره و ..) همپوشی و ارتباط دارد.
خودباوری با خودارزشی ترکیب شده و عزت نفس را تشکیل میدهند
و عزت تفس به مانند خود کارآمدی از مولفههای خودپنداره هستند
اکثر جامعهشناسان و برخی از روانشناسان خودپنداره مثبت را مترادف با خودباوری میدانند و برخی دیگر عزتنفس بالا را مترادف با خودباوری ذکر کردهاند.
و همین طور ماسن و همکاران نیز بین خودپنداره و عزت نفس تفاوت قائل شده و بیان میکنند که خود پنداره مجموعه ازعقاید فرد درباره خود که بیشتر بر مبنای توصیف تا قضاوت, در حالیکه در عزت نفس مسئله ارزیابی مطرح میشود.
درنتیجه این طور می توان بیان کرد که عزت نفس و خودکارآمدی و خودباوری از مولفه های خودپنداره هستند و بین آنها حالتهای اعم و اخص وجود دارد یعنی خودپنداره عام تر از عزت نفس و خودکارآمدی است وعزت نفس نیزعام تر از خود باوری است
۰خودباوری از دو جز تشکیل شده است ۱-خودکارآمدی:
که عبارت است از اعتماد داشتن به توانایی های مان برای اندیشیدن، یادگرفتن، انتخاب کردن، اتخاذ تصمیم های مناسب و رفتار مناسب با خواسته های مان و رسیدن به کمال و انسانیت .
۲_ عزت نفس: حالتی که باعث میشود انسان کریم النفس باشد، خود را بزرگ انگارد و تن به هر کارپستی ندهد.
خودباوری یک نیاز اساسی انسان است به این معنا که برای رشد و تکامل متعادل و سالم انسان بسیار ضروری است .
خودباوری مثبت در واقع به عنوان سیستم ایمنی روح عمل میکند و استقامت ،توانایی و ظرفیت لازم را برای تجدید قوا تأمین مینماید هنگامی که خودباوری ما در حد پایینی قرار دارد انعطاف پذیری ما در برابر مشکلات زندگی کاهش چشمگیری می یابد. در این حالت پیش از این که تحت تاثیر تمایل به دستیابی موفقیت باشیم تحت تاثیر تمایل به احتراز از درد و رنج قرار میگیریم و موارد منفی بیشترازمواردمثبت برما تاثیر می گذارند.
اگر خود را باور نداشته باشیم بدین معنا که به توانمندی های شخصی و به خوبی ها و چیزهای دوست داشتنی وجودمان اعتقاد نداشته باشیم جهان پهناور مبدل جایگاهی وحشتناک خواهد شد.خودباوری باعث می شود در جستجوی چالش و انگیزش ناشی از اهداف ارزشمند و والا باشیم.اگر خود را باور نداشته باشیم بدین معنا که به توانمندی های شخصی و به خوبی ها و چیزهای دوست داشتنی وجودمان اعتقاد نداشته باشیم جهان پهناور مبدل جایگاهی وحشتناک خواهد شد.خودباوری باعث می شود در جستجوی چالش و انگیزش ناشی از اهداف ارزشمند و والا باشیم.رسیدن به چنین اهدافی خودباوری را تقویت میکند کسی که خودباوری اش ضعیف است صرفاً به دنبال اهداف آشنا و فاقد نیاز به کار و تلاش است. محدود نمودن خود به اهداف آشنای بی نیاز از کارو کوشش در واقع در جهت تضعیف خودباوری عمل میکند. هرچی خود باوری ما بیشتر باشد محرک درونی ما برای بیان عقاید مان قویتر خواهد بود که این خود نشاندهنده غنای درونی ماست وهرچه خودباوری ما کمتر باشد نیاز به اثبات وجود آن مهم تر جلوه می کند و یا اینکه سعی میکنیم با زندگی معمولی و راکدخود را به دست فراموشی بسپاریم.هرچه خودباوری بیشتر باشدرو راست تر و صادق تر بوده و در ارتباطاتمان اینکه انطباق پذیرتر خواهیم بود زیرا که معتقدیم این عقاید ما دارای ارزش هستند و بنابراین از ابراز عقایدمان واهمه نداشته بلکه استقبال خواهیم کرد هرچه خودباوری ما پایین تر باشد روابطمان به میزان بیشتری غبارآلودو مخدوش خواهد بود زیرا در مورد اندیشه و احساسات خود نامطمئن بوده و نگران واکنش شنونده هستیم.هرچه خودباوری مان بالاتر باشد بیشتر تمایل به برقراری روابط سازنده داریم تا برقراری روابط ناسالم.
عوامل موثر در خودباوری :
نتایج به دست آمده نشان داده که ورزش و انجام فعالیت های ورزشی به عنوان یکی از عوامل موثر در خودباوری دانشآموزان میباشد.
و حتی فعالیت های هنر و داشتن برنامه ریزی، در خود باوری دانش آموزان موثربوده است و برا ی و افزایش خودباوری متغیرهایی نظیر شیوههای تربیتی والدین. تحصیلات والدین و میزان درآمد. خانواده از اهمیت بیشتری برخوردارند مسلم است که با بالا رفتن تحصیلات والدین, آگاهی و اطلاعات آنان در زمینههای مختلف بخصوص در زمينه شیوه تربیشی بالاتر میرود و بیشتر شیوه تربیتی مبتنی بر پذیرش و توجه مثبت بیقید وشرط را بهکار می گیرند و چنین شیوه تربیتی منجر به پذیرش خود از سوی کودکان میگردد. در زمینة تاثیر فعالیت های ورزشی نیز میتوان گفت که انجام فعالیتهای ورزشی از یک سو باعث ایجاد لذت و شادی و افزایش روحيه مشارکتجویی در افراد شده و از سوی دیگر عادت به تمرین منظم باعث احساس قدرت بیشتر، مورد توجه مردم قرار گرفتن و جایگزین شدن افکار مثبت به جای افکار منفی می شود و در نتیجه خودانگاره مثبت شده ونهایتاًباعث افزایش خودباوری در افراد میگردد.
شیوة تربیتی میتنی بر کنترل نیز به دلیل عدم دسترسی فرد به تجربه شیوههای ارتباطی و یادگیری مهارت های اجتماعی میتواند منجر به کاهش خودباوری در فرد شودکه در این پژوهش نیز رابطه معکوس و معنی داری بین آن و خودباوری مشاهده می شود در مقابل شیوه تربیتی مبتنی برپذیرش به دلیل ایجاد فرصت های لازم برای یادگیری مهارت های زندگی و اجتماعی باعث افزایش اعتماد به نفس وعزت نفس افراد می شود و بالاخره باید گفت که داشتن صفات دلپذیری و برونگرایی نظیر اعتماد. رکگویی, نوعدوستی, تواضع, گرمی, فعالیت و.. باعث پذیرش بیشتر از سوی همسالان و سایرافرا شده و به تبع آن با عث افزایش خودباوری فرد می گرد درزمینه ی رابطه پیشرفت تحصیلی و خودباوری باید گفت که خودپنداره و پیشرفت تحصیلی به شیوه ی متقابل بر هم اثر میگذارند
اما تفاوت خودباوری با استعداد:بسیاری از افرادبر این باور هستند که استعداد یعنی یک توانایی ذاتی که در لحظه تولد در برخی از انسان ها وجود دارد و در برخی از انسان ها وجود ندارد و دلیل اصلی موفقیت دیگران را به استعداد آنها نسبت می دهند و می گویند که چون آنها استعداد داشته اند توانسته اند به موفقیت برسند! اما طبق آخرین تحقیقات انجام شده توسط دانشگاه یو سی ای ال انگلستان» استعداد یعنی سرعت یادگیری.
یعنی یک شخصی می تواند یک مهارتی را در عرض یک ماه یاد بگیرد و یک شخصی همان مهارت را در عرض سه ماه یاد بگیرد!
در نتیجه هر انسانی توانایی انجام هر کاری را دارد و می تواند آن را یاد بگیرد ولی مدت زمان یاد گرفتن متفاوت است!
و در حالت کلی فردی که استعداد دارد یعنی اینکه می تواند سریعتر از دیگران یک مهارتی را یاد بگیرد و انجام دهد.
یک نمونه از افراد با استعداد :نیک وی آچیچ
از معدود افرادی است که به دلیل سندروم تترا آملیا، بدون دست و پا به دنیا آمد و در زندگی محدودیتهای زیادی داشته است، اما توانسته با این محدودیتها کنار بیاید و حتی از بسیاری افراد سالم نیز موفقتر باشد.
نیک در سال 1982 در استرالیا به دنیا آمد. در آن زمان به دلیل نبود امکانات تصویربرداری از جنین هیچ کس از وضعیت نیک خبر نداشت. میتوانید شوک بزرگی که پدر و مادر نیک در هنگام تولد او را داشتهاند را تصور کنید؛ اما کسی حتی نمیتوانست تصور کند که این کودک زیبای معلول با این همه ناتوانی روزی به یکی از موفقترین افراد جهان تبدیل شود و بتواند به جایی برسد که به افراد سالم درس امید و روش زندگی آموزش دهد. او از اولین افرادی بود که پس از حذف قانون ممنوعیت ورود افراد معلول حرکتی به مدارس معمولی، مانند دیگر کودکان سالم به ادامه تحصیل پرداخت
اما در سن 8 سالگی به دلیل تمسخرهای شدید همکلاسیهایش دچار افسردگی شد و اقدام به خودکشی کرد. این هیجان احساسی باعث شد تا تصمیم بگیرد خود را در آب غرق کند اما خودش میگوید به دلیل علاقه به پدر و مادرش از این کار منصرف شده است.
او با تلاش بسیار زیاد و به کمک مادرش یاد گرفت با دو انگشتی که در انتهای اندامی مانند پا در سمت چپ پائینتنهاش وجود دارد، بنویسد. همچنین کارهای روزانه دیگری مانند نوشیدن آب با لیوان، تایپ، پرتاب توپ بیسبال و … را آموخت.
در دبیرستان به عنوان رهبر گروه برای موسسه خیریه اعانه جمع میکرد و در سن 17 سالگی موسسه خود با عنوان «زندگی بدون دست و پا» را به منظور امید دادن به افراد افسرده و ناتوان تأسیس کرد. نیک وی آچیچ جوان در سن 21 سالگی از دانشگاه گریفیت با دو مدرک لیسانس در رشتههای حسابداری و برنامهریزی مالی فارغالتحصیل شد و با ادامه فعالیتهای خود در نهایت تبدیل به شخصی شد که سخنرانیهایش برای میلیونها شنونده در سراسر جهان امید به زندگی و انگیزه به ارمغان میآورد. نیک وی آچیچ سخنران انگیزشی و مدیر سازمان غیرانتفاعی زندگی بیحدومرز است. او اکنون در جنوب کالیفرنیا زندگی میکند
از دیگر مهارتهای او شنا، موجسواری و بازی گلف است.
*دلایل عدم خود باوری در نوجوانان
دائما منتظر تاییدند
همواره حالت تدافعی دارد
از دانش آموزان باهوش گله مند است
هدفی برای آینده خود ندارد
زینب سلمانی زاده عضو تیم مشاوره تحصیلی مجموعه جهاد آموزشی
6 پاسخ
بسیار کامل ✨
خیلی عااااالی👏👏👏👏
توصیه به مطالعه برای کنکوری ها ، بسیارعالی ✅️
بسیار عالی🧡🍁
جامع و مفید بود تشکر از شما 🌹
مفیدو کامل ممنونم🩵